هیئت فاطمیون -به محشر از فراز چرخ گردون/ندا خیزد که این الفاطمیون؟
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی برنامه های هیات فاطمیون مهرآباد جنوبی تهران به عاشقان اهل بیت علیهم السلام و ترویج مذهب تشیع طراحی گردیده

هیئت فاطمیون
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
ثامن تم
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه
IMG_20170814_115021.jpg

انا لله و انا الیه راجعون

قدر بزرگترهایمان را نمی دانیم و یک به یک آنها میروند و نمی فهمیم چه عزیزانی را از دست می دهیم.
پدر شهید شاکری مرد بزرگواری که هم پیمانه بود با ما، در گریه های ماه محرم ، رفت ! ! !  ، احترامش  به نو کران ارباب مثال زدنی است به پای کوچکترها بلند میشد و نوکر خوبی بود که امسال محرم خیلی ها جای خالیش را حس خواهند کرد .
امروز دیدم فرزندش نوشته است بی پدر شدم  ، فقط او نیست که این واژه را حس کرده است  و ما نیز در غم ایشان و این خانواده شریک هستیم.


ماه مرداد برای بچه های هیات فاطمیون یادآور دو غم بزرگ بود ،  شهادت معلم عزیز عباس حاجیلو ،  در گذشت ذاکر اهل بیت ابوالفضل اخوان و امروز نیز در گذشت پدر شهید شاکری  بر غم هایمان افزود.

تسلیت میگوییم به خانواده عزیز شهید شاکری که گریه کردن و نوکری کودکیمان را از خانه ایشان و حمایتهای آنها آموختیم.

یاعلی



مربوط به موضوع : ویژه نامه هیئت فاطمیون
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۲۳ |

اشعار ولادت حضرت امام رضا(ع) حسن لطفی

 به رویِ سیم‌هایِ برق است و

در نگاهش عجیب غم دارد

خوب پیداست این کلاغِ سیاه

چقدر حسرتِ حرم دارد

 خیره مانده به گنبد و میگفت

کاش مادر زِ باغ می‌آمد

چه قشنگ است این حرم ای کاش

با هزاران کلاغ می‌آمد

 فکر می‌کرد اگر حرم بِرسد

دورِ خود چند آشنا بیند

هِی از آن دور خیره شد شاید

لااقل یک کلاغ را بیند

  گفته بودند موقعِ رفتن

مرو جایی که حسرتش با ماست

تو سیاهی غریبه‌ای زشتی

نه ! حرم لانه‌یِ کبوترهاست

 نَرو از پیش‌ِمان بمان او گفت

رنگ بالاتر از سیاهی نیست

دستِ من نیست می‌کشد آقا

میروم تا امام راهی نیست

 راه دور و به زحمت آمده بود

تا رسانَد سلامِ مادر را

چقدر سخت بود بردارد

او زِ گنبد نگاهِ آخر را...

 تا به اینجا رسید اما حیف

در تَنَش قُوَّت پریدن نیست

عزم کرده به باغ برگردد

در دلش طاقتِ بریدن نیست

 دید مُشتی کبوترند آنجا

رویِ گنبد طلایِ آقایش

خواست از راهِ خویش برگردد

آمد اما صدای آقایش

 خسته‌ای تشنه‌ای گرسنه‌ای اما

چشم بر راهِ دیدنت بودم

چند روزی است بین راهی و

به امید رسیدنت بودم

 بال و پرهایِ خاکیِ خود را

بتکان رویِ فرشِ ایوانم

نه  روی شاخه‌هایی نه

که نشستی به رویِ دامانم

 چشم بر راه مانده بودم تا

بِرسی ...آب و دانه‌ات با من

هرکجا از حرم که می‌خواهی

بنشین آشیانه‌ات با من

 هرچه اینجا سیاه‌تر بهتر

زودتر رو سپید برگردد

نه محال است زائرم یکبار

از حرم نااُمید برگردد

 جز درِ خانه‌ام کجا داری

بهتر از گنبدم کجا بروی

دوست دارم کبوترم باشی

دوست داری به کربلا بروی؟

 چند روز میهمان آقا بود

او کبوتر شد و رها می‌رفت

لطفِ این خانه شامل‌اش شده بود

داشت او هم به کربلا می‌رفت....

***************

جُون آمد کنارِ اربابش

رخصتش را گرفت اما نه

التماسش نمود او فرمود

زحمتت داده‌ایم حالا نه...

 گفت خارم که خار می‌دانم

پیش گُل رنگ و روی بد دارد

دست رد را مزن به سینه‌ی این

روسیاهی که بویِ بد دارد

حرفهای غلام  آتش بود

از جگر بود بر جگر میزد

بوسه بر دست نه به خاکش داد

سر به زیری که بال و پر میزد

 اندکی بعد بر زمین اُفتاد

رویِ شن سر گذاشت چشمش بست

فکرِ دامان نمی‌کند اصلا

انتظاری نداشت چشمش بست

 ناگهان بویِ سیب را فهمید

گرمی ناب را حِس می‌کرد

باورش نیست روی گونه‌ی خود

روی ارباب را حِس می‌کرد

 سر به دامان گرفت و او از شرم

زخم‌های دلش نمک خورده

بوسه‌ای زد به چهره‌اش ارباب

بوسه‌ای با لبی تَرَک خورده......

منبع : شعر شاعر

http://sebteyn.blogfa.com/

 



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۱۲ |

اشکم دو چشمه بر لب مژگان درست کرد

در خشکسالِ عاطفه باران درست کرد

 

بشکن دل مرا که شکایت نمی کنم

کار مرا همین دل ویران درست کرد

 

حالم گرفته بود و دلم غرق خون ولی

حال مرا نوایِ "حسن جان" درست کرد

 

کاری که با رکوع و سجود و دعا نشد

آخر توسلِ به کریمان درست کرد

 

شک داشتم به سینه که برهان نظم چیست؟

زلف نگار در دلم ایمان درست کرد

 

حق است خالقی که برای عِباد خویش

شاهی ز نسل شاه خراسان درست کرد

 

در حیرتم چه کرد دو چشمش که اینچنین

از مرغ لال، مرغ غزلخوان درست کرد

 

دستی به روی سینه ی گمراه من کشید

از کفر محض عبد پشیمان درست کرد

 

روی لبم رسید نوای حسن حسن

در هر تپش...به هر نفس و دم زدن حسن

 

 

دل دل کنان رسیده ام اما نمی روم

با جام خالی از لب دریا نمی روم

 

با صد امید آمده ام سمت سامرا

میخانه دایر است به صحرا نمی روم

 

از پای سفره های حسن های اهل بیت

عالَم اگر زنند بفرما... نمی روم

 

آلوده اش شدم که شفاعت کند مرا

بیهوده سمت توبه و تقوا نمی روم

 

در دوزخِ فراق بسوزم مرا خوش است

 بی دردِ عشق، جنتُ الاعلی نمی روم

 

کهفُ الوریٰ حسن، شب احیای من حسن

بی مهر دوست مجلس احیا نمی روم

 

خود را کشانده ام به در خانه ی کریم

سنگم زنند هم من از این جا نمی روم

 

امشب به دور خال لبش چرخ می زنم

فردا طواف چشم، جداگانه می روم

 

وقتش رسیده است، عجب محشری شده است

میلاد حضرت حسن عسگری شده است

 

محمد جواد شیرازی

۹۴/۱۰/۲۷

 



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۴/۱۰/۲۸ |

حلول ماه ربیع الاول مبارک باد

ماه ربیع الاول آغاز شده است؛ ماهی که در آن حوادث تاریخی مهمی اتفاق افتاده است که از آن جمله، حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد (ص) با حضرت خدیجه علیها السلام، آغاز امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.

 

لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید



مربوط به موضوع : ویژه نامه هیئت فاطمیون
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۴/۰۹/۲۲ |

 خلاصه ای از زندگینامه معلم اخلاق و قرآن شهید عباس حاجیلو 

شهيد عباس حاجيلو 

شهید عباس حاجیلو در خانواده ای مذهبی متولد گردید و از همان کودکی عاشق قرآن و اهل بیت بود در دوران نوجوانی  در مساجد و بسیج حضور پیدا کرد و سالها در جبهه های جنگ حق علیه باطل حضور داشت و پس از مدتها حضور در جبهه و اتمام جنگ به آغوش خانواده بازگشت .

   شهید حاجیلو پس از جنگ حضورش را در مساجد پر رنگتر نمود و شروع به تربیت نوجوانان محله مهرآباد کرد ، او با وجود پیشنهادهای کاری زیاد به آموزش و پرورش رفت و خود را وقف نوجوانان این محله قرار داد .

   این شهید بزرگوار در همان دوران ، شروع به فراگیری علوم قرآنی و قرائت قرآن کرد و در مدت کوتاهی خود را به عنوان یک استاد تمام عیار مطرح نمود ، ایشان به عنوان معلم قرآن مساجد و مدارس شاگردان زیادی را در زمان فعالیت کوتاه خود تربیت و درهمان مقطع گروه سرود و تواشیح فجر را آموزش می داد که  آخرین سرود این گروه در مجلس یادبود ایشان با نام آموزگار من اجرا گردید .

   شهید حاجیلو مظهر تمام و کمال اخلاص و یک معلم اخلاق نمونه بود . او کارهای مذهبی و فرهنگی خود را ادامه داد تا اینکه در سال 1372 پس از تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت شیمیایی  به درجه رفیع شهادت نائل گردید .

   پس از شهادت شهید عباس حاجیلو جمعی از دوستان و شاگردانش با هدف ادامه دادن راه این شهید کانون فرهنگی ورزشی شهید حاجیلو را تاسیس نمودند که با نظر اهل بیت عصمت و طهارت بالاخص بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  پس از مدت کوتاهی نام این کانون به هیات فاطمیون مزین گردید .

   در پایان با جمله ای از پیر و مراد شهیدان امام خمینی رحمة الله علیه مطلبم را تمام می کنم .

 

((شهدا را یاد کنید ولو با یک صلوات))

 

یک تصویر از گروه سرود فجر و یک تصویر از اردوی شمال

 



مربوط به موضوع : زندگینامه شهید عباس حاجیلو
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۶ |

دروازه ساعات

-خنده بر پاره گریبانی مان می کردند

خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند

-پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم

خوب آماده ی مهمانی مان می کردند

- از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه

سنگ را راهی پیشانی مان می کردند

- هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم

بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند

-شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را

وارد بزم طرب خوانی مان می کردند

-بدترین خاطره آن بود که در آن مدت

مردم روم نگهبانی مان می کردند

-هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود

تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند

 

السّلام علیک یا رقیه بنت الحسین علیه السّلام

- برگ و برت دست کسی ، برگ و برم دست کسی

بال و پرت دست کسی بال و پرم دست کسی

-خیرات دادی بهر من خیرات دادم بهر تو

انگشترت دست کسی انگشترم دست کسی

-ما هردو غارت دیده ایم هردو اسارت دیده ایم

پیراهنت دست کسی و معجرم دست کسی

-جز ریختن این پلک هایم چاره ای دیگر نداشت

از بسکه خورده گوشه ی چشم ترم " دست" کسی

-نه موی من شانه شود نه موی تو شانه شود

موی سرت دست کسی موی سرم دست کسی

-بابا گرفتارت شدم از هر طرف غارت شدم

یک گوشواره از کسی آن دیگرم دست کسی

-حالا چگونه در میان جمع پیداشان کنم

یک زیورم دست کسی آن زیورم دست کسی

 

علي اكبر لطيفيان



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در سه شنبه ۱۳۹۱/۰۹/۲۸ |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها