هیئت فاطمیون -به محشر از فراز چرخ گردون/ندا خیزد که این الفاطمیون؟
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی برنامه های هیات فاطمیون مهرآباد جنوبی تهران به عاشقان اهل بیت علیهم السلام و ترویج مذهب تشیع طراحی گردیده

هیئت فاطمیون
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
ثامن تم
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه

شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید

و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید

خودت بگو که مگر چند سال داری تو

جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید

هزار بار نگفتم نیا به دنبالم

میان کوچه دویدن به تو نمی آید

فقط بلند مشو چونکه زود می افتی 

 بدون بال پریدن به تو نمی آید

تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی 

 چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید

چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد 

 چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید

تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد 

 نفس بلند کشیدن به تو نمی آید

بمان که دخترمان را خودت عروس کنی

به آرزو نرسیدن به تو نمی آید

چه با دو دست رئوفانه ات، چه با یک دست 

 بباف پیرهنت را، حسین منتظر است

 

     علی اکبر لطیفیان فاطمیه ی ۹۲

 

منبع : نودو پنج روز باران




مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۱/۱۷ |
بسترت را جمع کن از خانه ، بیماری بس است

زیر چشمت گود افتاده است ، پس زاری بس است


از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام

خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است


تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام

این تبسم کردن از روی ناچاری بس است


لاله ، لاله ،لاله، لاله، لاله، لاله ، ...تا به کی ؟

جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است 


من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط

لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است


ای شکسته بال پس کی استراحت میکنی

هر زمان که پا شدم دیدم تو بیداری ، بس است


این طرفداری از من کار دستت داده است

بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است


وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف

زندگی کردن برای من بس است ، آری بس است


باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم

بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است


       علی اکبر لطیفیان فاطمیه ی 92

 

منبع : نودوپنج روزباران



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۱/۱۷ |

 

 

اشعار فاطمیه - حسین ایمانی



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۱/۱۲/۲۷ |
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها


  نان پختن روز آخر

 هر چند بر وفاي دل فضه شك نداشت

بانوي خانه بود و نياز كمك نداشت

 

نان پخته بود تا كه نگويند فاطمه

دستش براي مردم دنيا نمك نداشت

 

پيش تنور صورت او سرخ تر كه شد

ديگر كسي به داغ گل سرخ شك نداشت

 

خم شد كه نان را بزند  بر دل تنور

بغضش شكست ؛ صورت گلها كه چك نداشت

 

دستش به گريه رفت كه نان را درآورد

كاش استخوان بازوي خانم ترك نداشت

 

ناني براي سائل فرداي خويش پخت

با اينكه گندمي به حساب فدك نداشت

 

 منبع : حسینیه خدا (گریه نوشته های رحمان نوازنی)

بقیه اشعار در ادامه مطلب

روی ادامه مطلب کلیک کنید



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۱۷ |
تصویر مبهم
 
یکبار نفس کوته و صد بار کشیده

حتما شده این سینه به مسمار کشیده

تصویر تو مبهم شده ی دست کسی نیست

تحلیل من این است به دیوار کشیده

از مرگ طلب کردن تو لحظه به لحظه

پیداست که خیلی دلت آزار کشیده

جارو مزن آنقدر، کمی فکر خودت باش

از دست شکسته چه کسی کار کشیده؟

از قرمزی رخت تو پیداست که راحت

بالا نرسیده آه به اجبار کشیده

نه سال؟ همین؟ ماندن تو راه ندارد

کار تو به انگار و نه انگار کشیده

یک بار علی گفتی صد بار علی جان

یک بار نفس کوته و صد بار کشیده


    علی اکبر لطیفیان فاطمیه  ی سال 91

منبع : نود و پنج روز بارانhttp://chadorkhaki1.blogfa.com/

لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۱۴ |
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها


آه! خورشید محک داشت؟ نداشت

روز روشن به تو شک داشت ؟ نداشت

 

توی این باغ به هم سوخته؛آه

گل هوای شاپرک داشت ؟ نداشت

 

آسمانی که فلک می بخشید

احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت

 

غیر دیوار و در و آوارش

شانه ی وحی کمک داشت ؟ نداشت

 

ظاهراً بال فرشته می سوخت

شعله کاری به ملک داشت ؟ نداشت

 

مردم شهر به هم می گفتند :

در این خانه ترک داشت؟ نداشت

 

شب شد و باز دل  ماه شکست

دست این مرد نمک داشت ؟ نداشت


منبع :http://hoseinie-khoda.blogfa.com/

مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۱۴ |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها