هیئت فاطمیون -به محشر از فراز چرخ گردون/ندا خیزد که این الفاطمیون؟
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی برنامه های هیات فاطمیون مهرآباد جنوبی تهران به عاشقان اهل بیت علیهم السلام و ترویج مذهب تشیع طراحی گردیده

هیئت فاطمیون
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
ثامن تم
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه
بچه محل


دنیای با حضور تو زیباست واقعا

قطره کنار چشم تو دریاست واقعا

شاعر به عشق روی شما خط خطی کند!

اینجا قلم به شوق تو برپاست واقعا

در بین واژه های سرودم نزول کن

دفتر بدون نام تو تنهاست واقعا

ای نازنین به یمن قدوم مبارکت

امشب قشنگترین شب یلداست واقعا


لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ |

- وقتی از پیش تو رفتم پر من سالم بود

 چادرم ، پوشیه ام ،معجر من سالم بود

- حرمتی داشتم و پیکر من سالم بود

 به خداوند قسم که سر من سالم بود

- ولی امروز ببین بال و پرم ریخته است

 معجرم گم شده و موی سرم ریخته است

- این چهل روز فقط فکر تنت بودم من

 فکر غارت شدن پیرهنت بودم من

- فکر انگشت و عقیق یمنت بودم من

 یاد در هرم عطش سوختنت بودم من

- چقدر پیر شدم موی مرا می بینی ؟

 رد شلاق به بازوی مرا می بینی؟

- خاطرم هست که بالای سرت غوغا شد

 بر سر غارت عمامه ی تو دعوا شد

- نیزه ای در دهنت رفت و به زحمت جا شد

 شمر از روی تو با خنجر کندش پاشد

- مادرم دست به پهلو لب گودال افتاد

 وسط کشمکش غارت و جنجال افتاد

- تو نبودی و حرم را به اسارت بردند

 کوفه بردن به صد فحش و جسارت بردند

- تا که من را وسط خیل جماعت بردند

 زیور آلات مرا زود به غارت بردند

- سنگ بر دست همه دور و بر ما بودند

 آن یتیمان که سر سفره ی بابا بودند

- آه در شام به من طعنه بسیار زدند

 آه در شام مرا بر سر بازار زدند

- بی ابالفضل چهل روز چهل بار زدند

 بر سر قیمت ما سگ صفتان جار زدند

- خیز از جا که رباب آمده چشمت روشن

 زینب از بزم شراب آمده چشمت روشن

  شاعر : سید پوریا هاشمی



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ |
یا سَیِّدَنَاالغَریب

تو میان طشت جاخوش کرده ای بابا - ولی 
من برای دیدنت بالا و پایین می پرم 
من تقلا کردن ام بی فایده ست پاشو ببین 
حال دیگر گشته ام مانند زهرا مادرم 
یاد داری آمدم من پابه پای نیزه ات ؟؟
یاد داری تو کبودی های روی پیکرم ؟؟
هرچه من اصرار کردم تازیانه می زدند 
ناگزیر از چادر عمه گرفتم بر سرم 
در میان کوچه و بازار شهر شام بود 
بر سرش میکرد طفلی شاد و خندان معجرم 
هرچه بوده مطرب و رقاصه اینجا آمده 
شادمانی میکنند در پیش چشمان ترم 
در میان بزم عیش و نوش جای تو نبود 
خیزران- دندان تو - هرگز نمیشد باورم 
بی حیایی داد میزد با اجازه یا امیر 
باخودم آن دختر شیرین زبان را می برم

منبع: ياحبيب الباكين -اشعار عليرضا خاكساري


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۰ |
با هر نسیم زخم سرت تیر می کشد
گریه نکن که چشم ترت تیر می کشد

نیزه نشینیِ تو مرا میکشد حسین
قلبم شبیه زخم سرت تیر می کشد

هر وقت نیزه ات به علمدار میرسد
یکباره داغ بر کمرت تیر می کشد

حال شکاف فرق علی اکبرت بد است
من شاهدم دل پسرت تیر می کشد

چشم رباب خیره ی سر نیزه ها شد و
هم پای چشم شعله ورت تیر می کشد

گودال بود و مادرمان را هنوز هم...
میبینمش ز بال و پرت تیر می کشد


حسن کردی



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۷ |
 

مهر مادری

ببین که مهر مادری چی بوده 
ببین غم خون جگری چی بوده 
چه روزا دندون رو جیگر گذاشتم 
چه شب ها خواب راحتی نداشتم 
نه ماه و نه روز همه ی وجودم 
با جون و دل مراقب تو بودم


لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد 



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۹ |

شعر من از کرم اوست که ارزش دارد
عرش حق از قدم اوست که ارزش دارد 
هیئت ام با علم اوست که ارزش دارد 
خادمی حرم اوست که ارزش دارد
 
مست لایعقل صهبای غدیرم کردند 
عمری است بر در این خانه اسیرم کردند 


لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۲۹ |
مجموعه كامل دودمه های محرم (10شب)

شب مشکی پوشان

کل دنیا از طفیلی سر موی حسین
جان به قربان حسین 
کار محشر تحت اختیار ابروی حسین 
جان به قربان حسین 

لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۷ |

امیرالمومنین(ع)-بستر شهادت-زبانحال حضرت زینب(س)-

 

سخت است پیش پای مردم با سر افتادن

و سخت تر از آن به پیش دختر افتادن

 

ما که تو را با لافتایت می شناسیمت

اصلاً نمی آید به تو در بستر افتادن

 

داری سفارش می کنی ما را به عباست

خیلی خیالم جمع شد از معجر افتادن

 

گفتی اسیرم می کنند اما نگفتی تو

از خنجر کندی به روی حنجر افتادن

 

اما نگفتی از روی مرکب زمین خوردن

اما نگفتی از بلندی با سر افتادن

 

خیلی برای دخترت سخت است هنگام

با نیزه ای بر نیزه های دیگر افتادن

 

ای وای از پیراهن غارت شده، بعدش

دنبال غارت کردن انگشتر افتادن
×××

 فرمود: آب، اما به پهلویش لگد می زد

 ای داد بیداد از به جان پیکر افتادن

 

انصاف نیست این گونه پیش چشم خواهرها

با چکمه روی بوسه پیغمبر افتادن

  

ای وای از شام غریبان و بیابان و...

 در زیر پاها چادر یک دختر افتادن

 علي اكبر لطيفيان

92/5/6


منبع :روضه-اشعار استاد علي اكبر لطيفيان



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۵/۰۷ |
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۵/۰۳ |

مناجات با خدا

 

-نام ما را ننویسید، بخوانید فقط

سر این سفره گدا را بنشانید فقط

 -آمدم در بزنم، در نزنم می میرم

من اگر در زدم این بار نرانید فقط

 -میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست

چند لحظه بغل سفره بمانید فقط

 -کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی

فقط از دست گناهم برهانید... فقط

 -حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام

مادرم را به عزایم ننشانید فقط

 -صبح محشر به جهنم ببریدم اما

پیش انظار گنهکار نخوانید فقط

 -پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم

گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط

 -حقمان است ولی جان اباعبدالله

محضر فاطمه ما را نکشانید فقط

 -سمت آتش ببری یا نبری خود دانی

من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط

 -گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما

دست ما را به محرم برسانید فقط

علي اكبر لطيفيان

۲۳/۴/۹۲

 

منبع:روضه -اشعار آئيني علي اكبر لطيفيان



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۲۷ |
عید مبعث دوباره بی قرارم
امشب مست مه روی نگارم
صلوات الله علی رسولِ الله  یا أباالزهرا مدد نبیَ الله 2
مولا! آسمونیا مست ارشادت     مولا! دیوونه ی سلمان و مقدادت
مولا! دلای ما تو خط اولادت
رسولَ الله رسولَ الله

جهت دانلود سبك و ادامه سرود روي ادامه مطلب كليك كنيد


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۱۶ |

آسمونیا غزل خوون توی این شب ِ همایون

جای ذکرحق ببینید صلواتِ رو لباشون

 

شدن عاشق نگاهت پراشونه فرش راهت

می خونن نمازُ زیر ِ طاق ابروی سیاهت

 

عید مبعث دوباره هیئتا چه حالی داره !

 عیدی کربلا می گیره هرکسی که کم نذاره

 

لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۱۶ |

مثنوی میلاد امام جواد علیه السَّلام

 

از عرش ندا آمده أین الرَّجبیُّون

پیغام خدا آمده أین الرَّجبیُّون

شفّافیِّ آئینه ی این سینه خدائیست

مصراع به مصراع من اینبار رضائیست

اِیوان ِ طلا در نظرم آمده مَردم

جَلدم به هوای کَرم و دانه ی گندم

اینبار قلم   دست شما حضرت سلطان

دل مال تو هرجا که دلت خواست بگردان

جهت دانلود سبکها لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۲۹ |


دریافت سبک های محرم 1391

با توجه به درخواست کاربران و استقبال بسیار خوب مادحان و شاعران ارجمند
فایل متنی نمونه سبک ها به همراه فایل های صوتی سبک های محرم سال 1391
به پیوست تقدیم حضور عزیزان می گردد.
لازم به توضیح است :از هر سبک به عنوان نمونه فقط یک بند ارائه شده است تا عزیزان با نمونه کارهای سایت آشنا شوند.
متن کامل اشعار قبل از دهه اول محرم برای استفاده تمامی ذاکران حضرت سیدالشهدا علیه السلام بر روی سایت قرار خواهد گرفت.
چند فایل صوتی ارائه نشده است که در آینده تقدیم حضورتان خواهد شد.

دریافت فایل پیوست

جهت اطلاع بيشتر لطفا به سايت بي پلاك مراجعه شود : www.bipelak.ir


مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۱/۰۸/۰۶ |

سر را ز خاك حجره اگر بر نداشتي

تو رو به قبله بودي و خواهر نداشتي

خواهر نداشتي كه اگر بود ميشكست

وقتي كه بال ميزدي و پر نداشتي

از طوس آمدم كه بگِريَم در اين غمت

ياري به غير چند كبوتر نداشتي

وقتي كه زهر بر جگرت چنگ ميكشيد

جز يا حسين ناله ي ديگر نداشتي

ختمي گرفته اند برايت كبوتران

لبخند ميزدند و تو باور نداشتي

تو تشنه كام و آب زمين ريخت قاتلت

چشمت به آب بود و از آن بر نداشتي

كف ميزدند دور و برت تا كه جان دهي

كف ميزدند و تاب به پيكر نداشتي

كف ميزدند وليكن به روي دست

دست ز تن جداي برادر نداشتي

شكر خدا كه پيرهني بود بر تنت

يا زير نيزه ها تن بي سر نداشتي

شكر خدا كه لحظه ي از هوش رفتنت

خواهر نداشتي ، غم معجر نداشتي


منبع : وبلاگ سهيل عرب



مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها