درباره ما
![]() این وبلاگ به منظور اطلاع رسانی برنامه های هیات فاطمیون مهرآباد جنوبی تهران به عاشقان اهل بیت علیهم السلام و ترویج مذهب تشیع طراحی گردیده هیئت فاطمیون لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
دیگر امکانات
|
در دلی و در جانی، قاسمِ سلیمانی محمد جواد شیرازی منبع : سبوی معرفت
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۸/۱۰/۲۱ |
اشعار ولادت حضرت امام رضا(ع) – حسن لطفی به رویِ سیمهایِ برق است و در نگاهش عجیب غم دارد خوب پیداست این کلاغِ سیاه چقدر حسرتِ حرم دارد خیره مانده به گنبد و میگفت کاش مادر زِ باغ میآمد چه قشنگ است این حرم ای کاش با هزاران کلاغ میآمد فکر میکرد اگر حرم بِرسد دورِ خود چند آشنا بیند هِی از آن دور خیره شد شاید لااقل یک کلاغ را بیند گفته بودند موقعِ رفتن مرو جایی که حسرتش با ماست تو سیاهی غریبهای زشتی نه ! حرم لانهیِ کبوترهاست نَرو از پیشِمان بمان او گفت رنگ بالاتر از سیاهی نیست دستِ من نیست میکشد آقا میروم تا امام راهی نیست راه دور و به زحمت آمده بود تا رسانَد سلامِ مادر را چقدر سخت بود بردارد او زِ گنبد نگاهِ آخر را... تا به اینجا رسید اما حیف در تَنَش قُوَّت پریدن نیست عزم کرده به باغ برگردد در دلش طاقتِ بریدن نیست دید مُشتی کبوترند آنجا رویِ گنبد طلایِ آقایش خواست از راهِ خویش برگردد آمد اما صدای آقایش خستهای تشنهای گرسنهای اما چشم بر راهِ دیدنت بودم چند روزی است بین راهی و به امید رسیدنت بودم بال و پرهایِ خاکیِ خود را بتکان رویِ فرشِ ایوانم نه روی شاخههایی نه که نشستی به رویِ دامانم چشم بر راه مانده بودم تا بِرسی ...آب و دانهات با من هرکجا از حرم که میخواهی بنشین آشیانهات با من هرچه اینجا سیاهتر بهتر زودتر رو سپید برگردد نه محال است زائرم یکبار از حرم نااُمید برگردد جز درِ خانهام کجا داری بهتر از گنبدم کجا بروی دوست دارم کبوترم باشی دوست داری به کربلا بروی؟ چند روز میهمان آقا بود او کبوتر شد و رها میرفت لطفِ این خانه شاملاش شده بود داشت او هم به کربلا میرفت.... *************** جُون آمد کنارِ اربابش رخصتش را گرفت اما نه التماسش نمود او فرمود زحمتت دادهایم حالا نه... گفت خارم که خار میدانم پیش گُل رنگ و روی بد دارد دست رد را مزن به سینهی این روسیاهی که بویِ بد دارد حرفهای غلام آتش بود از جگر بود بر جگر میزد بوسه بر دست نه به خاکش داد سر به زیری که بال و پر میزد اندکی بعد بر زمین اُفتاد رویِ شن سر گذاشت چشمش بست فکرِ دامان نمیکند اصلا انتظاری نداشت چشمش بست ناگهان بویِ سیب را فهمید گرمی ناب را حِس میکرد باورش نیست روی گونهی خود روی ارباب را حِس میکرد سر به دامان گرفت و او از شرم زخمهای دلش نمک خورده بوسهای زد به چهرهاش ارباب بوسهای با لبی تَرَک خورده...... منبع : شعر شاعر http://sebteyn.blogfa.com/
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۱۲ |
اشکم دو چشمه بر لب مژگان درست کرد در خشکسالِ عاطفه باران درست کرد
بشکن دل مرا که شکایت نمی کنم کار مرا همین دل ویران درست کرد
حالم گرفته بود و دلم غرق خون ولی حال مرا نوایِ "حسن جان" درست کرد
کاری که با رکوع و سجود و دعا نشد آخر توسلِ به کریمان درست کرد
شک داشتم به سینه که برهان نظم چیست؟ زلف نگار در دلم ایمان درست کرد
حق است خالقی که برای عِباد خویش شاهی ز نسل شاه خراسان درست کرد
در حیرتم چه کرد دو چشمش که اینچنین از مرغ لال، مرغ غزلخوان درست کرد
دستی به روی سینه ی گمراه من کشید از کفر محض عبد پشیمان درست کرد
روی لبم رسید نوای حسن حسن در هر تپش...به هر نفس و دم زدن حسن
دل دل کنان رسیده ام اما نمی روم با جام خالی از لب دریا نمی روم
با صد امید آمده ام سمت سامرا میخانه دایر است به صحرا نمی روم
از پای سفره های حسن های اهل بیت عالَم اگر زنند بفرما... نمی روم
آلوده اش شدم که شفاعت کند مرا بیهوده سمت توبه و تقوا نمی روم
در دوزخِ فراق بسوزم مرا خوش است بی دردِ عشق، جنتُ الاعلی نمی روم
کهفُ الوریٰ حسن، شب احیای من حسن بی مهر دوست مجلس احیا نمی روم
خود را کشانده ام به در خانه ی کریم سنگم زنند هم من از این جا نمی روم
امشب به دور خال لبش چرخ می زنم فردا طواف چشم، جداگانه می روم
وقتش رسیده است، عجب محشری شده است میلاد حضرت حسن عسگری شده است
محمد جواد شیرازی ۹۴/۱۰/۲۷
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۴/۱۰/۲۸ |
مهربانی کریمه ای خانم بانوی بی بدیل معصومه التماس قنوت گریه ی من الدخیل الدخیل معصومه شرف الشمس شهر قم هستی از تبار و ذراری خورشید پای درست ملائکه حاضر ای پناه مراجع تقلید لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۲۰ |
بچه محل دنیای با حضور تو زیباست واقعا قطره کنار چشم تو دریاست واقعا شاعر به عشق روی شما خط خطی کند! اینجا قلم به شوق تو برپاست واقعا در بین واژه های سرودم نزول کن دفتر بدون نام تو تنهاست واقعا ای نازنین به یمن قدوم مبارکت امشب قشنگترین شب یلداست واقعا لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ |
شهادت امام حسن مجتبی (ع) زمینه - شور یه عقده ای دارم تو سینه بیام به پابوست مدینه بیام مدینه از غمت زاری کنم رو گونه هام اشکامو من جاری کنم برا مصیبتت عزاداری کنم - یا مولا آقام آقام آقام آقام - آقام حسن لطفا روي ادامه مطلب كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۰۸ |
- وقتی از پیش تو رفتم پر من سالم بود چادرم ، پوشیه ام ،معجر من سالم بود - حرمتی داشتم و پیکر من سالم بود به خداوند قسم که سر من سالم بود - ولی امروز ببین بال و پرم ریخته است معجرم گم شده و موی سرم ریخته است - این چهل روز فقط فکر تنت بودم من فکر غارت شدن پیرهنت بودم من - فکر انگشت و عقیق یمنت بودم من یاد در هرم عطش سوختنت بودم من - چقدر پیر شدم موی مرا می بینی ؟ رد شلاق به بازوی مرا می بینی؟ - خاطرم هست که بالای سرت غوغا شد بر سر غارت عمامه ی تو دعوا شد - نیزه ای در دهنت رفت و به زحمت جا شد شمر از روی تو با خنجر کندش پاشد - مادرم دست به پهلو لب گودال افتاد وسط کشمکش غارت و جنجال افتاد - تو نبودی و حرم را به اسارت بردند کوفه بردن به صد فحش و جسارت بردند - تا که من را وسط خیل جماعت بردند زیور آلات مرا زود به غارت بردند - سنگ بر دست همه دور و بر ما بودند آن یتیمان که سر سفره ی بابا بودند - آه در شام به من طعنه بسیار زدند آه در شام مرا بر سر بازار زدند - بی ابالفضل چهل روز چهل بار زدند بر سر قیمت ما سگ صفتان جار زدند - خیز از جا که رباب آمده چشمت روشن زینب از بزم شراب آمده چشمت روشن شاعر : سید پوریا هاشمی مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۳۰ |
یا سَیِّدَنَاالغَریب تو میان طشت جاخوش کرده ای بابا - ولی من برای دیدنت بالا و پایین می پرم من تقلا کردن ام بی فایده ست پاشو ببین حال دیگر گشته ام مانند زهرا مادرم یاد داری آمدم من پابه پای نیزه ات ؟؟ یاد داری تو کبودی های روی پیکرم ؟؟ هرچه من اصرار کردم تازیانه می زدند ناگزیر از چادر عمه گرفتم بر سرم در میان کوچه و بازار شهر شام بود بر سرش میکرد طفلی شاد و خندان معجرم هرچه بوده مطرب و رقاصه اینجا آمده شادمانی میکنند در پیش چشمان ترم در میان بزم عیش و نوش جای تو نبود خیزران- دندان تو - هرگز نمیشد باورم بی حیایی داد میزد با اجازه یا امیر باخودم آن دختر شیرین زبان را می برم منبع: ياحبيب الباكين -اشعار عليرضا خاكساري
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۰ |
با هر نسیم زخم سرت تیر می کشد گریه نکن که چشم ترت تیر می کشد نیزه نشینیِ تو مرا میکشد حسین قلبم شبیه زخم سرت تیر می کشد هر وقت نیزه ات به علمدار میرسد یکباره داغ بر کمرت تیر می کشد حال شکاف فرق علی اکبرت بد است من شاهدم دل پسرت تیر می کشد چشم رباب خیره ی سر نیزه ها شد و هم پای چشم شعله ورت تیر می کشد گودال بود و مادرمان را هنوز هم... میبینمش ز بال و پرت تیر می کشد حسن کردی مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۷ |
مهر مادری لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۹ |
شب سوم اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا رِیحانَةُ الحُسین (ع) رفيق نيمه راه من رسيدي تمام تكيه گاه من رسيدي خوش اومدي خرابه اي باباجون بين حالم خرابه اي باباجون ز كربلا چه بي خبر بابايي بدون من رفتي سفر بابايي فدا سرت خداحافظي نكردي با دخترت خداحافظي نكردي* لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۵ |
جهت دريافت سرود روي عكس كليك نمائيد
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۰۸ |
شعر من از کرم اوست که ارزش دارد عرش حق از قدم اوست که ارزش دارد هیئت ام با علم اوست که ارزش دارد خادمی حرم اوست که ارزش دارد مست لایعقل صهبای غدیرم کردند عمری است بر در این خانه اسیرم کردند
لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۲۹ |
شهادت حضرت مسلم ابن عقيل (ع) زمينه به راه تو حسین جان ، بود هر دم نگاهم به ياد كودكانت ، به سينه مانده آهم به مقدم تو حبيبم بگویم من به ناله به همره خود مياور تو زهراي سه ساله حسین - کوفه میا 3 جهت در يافت روي سبك لطفا روي ادامه مطلب كنيد
font color=
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۷/۲۰ |
مجموعه كامل دودمه های محرم (10شب) شب مشکی پوشان کل دنیا از طفیلی سر موی حسین جان به قربان حسین کار محشر تحت اختیار ابروی حسین جان به قربان حسین لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۷ |
امام جواد(ع)-شهادت ناله وا جگر نزن اینقدر جگرت را شرر نزن اینقدر با صدای نفس نفس زدنت پشت در بال و پر نزن اینقدر بیشتر می زنند بر روی طشت ناله بیشتر نزن اینقدر پشت در هیچ کس به فکر تو نیست پس سرت را به در نزن اینقدر صورتت را مکش به روی زمین خاک را بر قمر نزن اینقدر سن و سالت نمی خورد بروی آه! حرف سفر نزن اینقدر وسط کوچه ات می اندازند به لب بام سر نزن اینقدر عمه ات را صدا بزن اما ناله یا پدر نزن اینقدر × ناله بر شاه کاظمین کجا؟ ولدی گفتن حسین کجا؟ علی اکبر لطیفیان منبع : روضه - اشعار آئيني استاد علي اكبر لطيفيان مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۱ |
تا خدا و دم خدایی توست معجزات امام رضایی توست یا امام الرئوف، یا سلطان شغل ایرانیان گدایی توست تیغ ابروت کشته می طلبد سر ما را بزن هوایی توست ازدحامی که این حرم دارد از وفور گره گشایی توست دادن برگه ی امان النّار گوشه ای از هنرنمایی توست آنچه ما را کبوترت کرده هنر گنبد طلایی توست لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۲۵ |
امشب از عشق تو توی ساغر ها می فراوونه بالا میگیره مستی با آهنگ نقاره خونه بهشتو میکنه احساس تو صحنت هرکی مهمونه آقا 4 یابن الزهرا یابن الزهرا مدد مدد ضامن آهو 4 لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۶/۲۳ |
حضرت معصومه(س)-مدح ري زاده ايم و مزرعه سبز گندميم هر صبح با حسين شما در تكلميم ما شیعه ولایت مولا، نسب نسب سلمان پابرهنه اي از نسل چندميم گاهي ميان خنده خورشيد گريه ايم گاهي ميان گريه زهرا تبسميم همسايه حريم تو همسايه خداست پس صد هزار شكر كه همسايه قميم لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد و يا جهت ديدن همه اشعار استاد علي اكبر لطيفيان به سايت ايشان مراجعه نمائيد : مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۴ |
زمینه شهادت امام صادق (ع) خون شده قلب شیعه ها - آه و واویلا چی به سرت اومد آقا - آه و واویلا مدینه شد کرببلا - آه و واویلا واویلا آه و واویلا دلا شده از غصه آب - آه و واویلا قلب نبی(ص) گشته کباب - آه و واویلا شما کجا ؟ بزم شراب؟ - آه و واویلا واویلا آه و واویلا لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۶/۰۹ |
امیرالمومنین(ع)-بستر شهادت-زبانحال حضرت زینب(س)-
سخت است پیش پای مردم با سر افتادن و سخت تر از آن به پیش دختر افتادن
ما که تو را با لافتایت می شناسیمت اصلاً نمی آید به تو در بستر افتادن
داری سفارش می کنی ما را به عباست خیلی خیالم جمع شد از معجر افتادن
گفتی اسیرم می کنند اما نگفتی تو از خنجر کندی به روی حنجر افتادن
اما نگفتی از روی مرکب زمین خوردن اما نگفتی از بلندی با سر افتادن
خیلی برای دخترت سخت است هنگام با نیزه ای بر نیزه های دیگر افتادن
ای وای از پیراهن غارت شده، بعدش دنبال غارت کردن انگشتر افتادن فرمود: آب، اما به پهلویش لگد می زد ای داد بیداد از به جان پیکر افتادن
انصاف نیست این گونه پیش چشم خواهرها با چکمه روی بوسه پیغمبر افتادن
ای وای از شام غریبان و بیابان و... در زیر پاها چادر یک دختر افتادن علي اكبر لطيفيان 92/5/6 منبع :روضه-اشعار استاد علي اكبر لطيفيان مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۵/۰۷ |
اشعار نوزدهم رمضان - ضربت خوردن امیرالمؤمنین علی علیه السّلام اشعار بیستم و بیست و یکم ماه رمضان - شهادت حضرت علی علیه السّلام اشعار بیست و سوم رمضان بعد از شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۵/۰۳ |
مناجات با خدا
-نام ما را ننویسید، بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط -آمدم در بزنم، در نزنم می میرم من اگر در زدم این بار نرانید فقط -میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست چند لحظه بغل سفره بمانید فقط -کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی فقط از دست گناهم برهانید... فقط -حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام مادرم را به عزایم ننشانید فقط -صبح محشر به جهنم ببریدم اما پیش انظار گنهکار نخوانید فقط -پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط -حقمان است ولی جان اباعبدالله محضر فاطمه ما را نکشانید فقط -سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط -گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما دست ما را به محرم برسانید فقط علي اكبر لطيفيان ۲۳/۴/۹۲
منبع:روضه -اشعار آئيني علي اكبر لطيفيان مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۲۷ |
شاید دلت بسوزد و رحمی به ما کنی باتشكر از آقاي علي حسني براي ارسال اين غزل زيبا مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۴/۲۲ |
مناجات با امام زمان(عج) اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی کمی برای خیر ما بلا درست می کنی
از این طرف همیشه بارها خراب می کنم از آن طرف همیشه بارها درست می کنی
اگر چه من خجل شدم، اگر چه سنگ دل شدم تو از وجود سنگ هم طلا درست می کنی
من از گناه خسته ام، از اشتباه خسته ام به جان مادرت بگو مرا درست می کنی؟!
گدای آستانه ات شدن به دست ما نبود تو با کریمی خودت گدا درست می کنی
کنار تو غریبه های شهر نیز راحتند تویی که از غریبه، آشنا درست می کنی
اگر بناست بعد از این مرا خراب تر کنی از اول این خراب را چرا درست می کنی؟!
از این دلی که سال هاست بندگی نکرده است فقط تویی که بنده ی خدا درست می کنی
تو یک غروب می رسی و گنبد بقیع را شبیه گنبد امام رضا درست می کنی علی اکبر لطیفیان مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۱۲ |
۳ سرود زيبا به مناسبت نيمه شعبان از ميثم ميرزايي منبع : گوشواره شكسته -اشعار ميثم ميرزايي جهت دريافت سبك وشعر روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۰۲ |
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۲۹ |
شعر ولادت امام سجاد علیه السلام از سکوتم صدا درست کنید ذکر یا ربنا درست کنید ببرید و بیاورید مرا بلکه از من گدا درست کنید در دلم گر بناست خانه کنید اول این خانه را درست کنید میشود سنگ دستتان بدهم میشود که طلا درست کنید
لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۲۲ |
اگر چه بال و پر ناتوانمان دادند ولی برای پریدن زمانمان دادند خبر دهید دوباره به بال فطرس ها مجال پر زدن آسمانمان دادند به احترام ملائک امانت حق را به دست فاطمه ی مهربانمان دادند بدون واسطه امشب کنار سجاده تمام حُسن خدا را نشانمان دادند قسم به بوسه ی لب های سبز پیغمبر برای بردن نامت زبانمان دادند امام سوم دنیا، امام عاشورا اگر تویی هدف عشق، خوش به حال خدا لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۲۰ |
عید مبعث دوباره بی قرارم
امشب مست مه روی نگارم صلوات الله علی رسولِ الله یا أباالزهرا مدد نبیَ الله 2 مولا! آسمونیا مست ارشادت مولا! دیوونه ی سلمان و مقدادت مولا! دلای ما تو خط اولادت رسولَ الله رسولَ الله جهت دانلود سبك و ادامه سرود روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۱۶ |
آسمونیا غزل خوون توی این شب ِ همایون جای ذکرحق ببینید صلواتِ رو لباشون
شدن عاشق نگاهت پراشونه فرش راهت می خونن نمازُ زیر ِ طاق ابروی سیاهت
عید مبعث دوباره هیئتا چه حالی داره ! عیدی کربلا می گیره هرکسی که کم نذاره
لطفا روي ادامه مطلب كليك كنيد مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در پنجشنبه ۱۳۹۲/۰۳/۱۶ |
حیدر حیدر همه ی بود و هستم حیدر حیدر به دامن تو دستم
صلوات الله علی حبیب الله حُبُّه جُنَّه علی ولی الله 2 مولا! عشق تو دلم رو تکون میده مولا! با تو خدا به من امون میده مولا! قبله نما تو رو نشون میده علی مولا علی مولا حیدر حیدر به کسی پشت نکردی حیدر حیدر خدایی خیلی مردی می گیری دستم، که دل به تو بستم عمریه زیر بیرق تو هستم 2 مولا! تو امیری و صاحب تاجی مولا! خلاصه ی حدیث معراجی مولا! کعبه تویی و دور تو حاجی علی مولا علی مولا کــل دنیـا برای تو غـلامن عشّاق تـو، تو وادی السـلامن خدا تو قرآن به تو قسم خورده اولین مردی که اسلام آورده 2 مولا! کی مثه تو آقا جگر داره مولا! که در یه قلعه رو برداره مولا انگاری روی دست سپر داره علی مولا علی مولا رضا تاجیک دریافت فایل ![]() منبع : بی پلاک
مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در سه شنبه ۱۳۹۲/۰۲/۳۱ |
مثنوی میلاد امام جواد علیه السَّلام
از عرش ندا آمده أین الرَّجبیُّون پیغام خدا آمده أین الرَّجبیُّون شفّافیِّ آئینه ی این سینه خدائیست مصراع به مصراع من اینبار رضائیست اِیوان ِ طلا در نظرم آمده مَردم جَلدم به هوای کَرم و دانه ی گندم اینبار قلم دست شما حضرت سلطان دل مال تو هرجا که دلت خواست بگردان جهت دانلود سبکها لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۲۹ |
مادر بهترين فرم غزل هايم براي مادر است دفتر شعرم مزين از صفاي مادر است در قنوت هر نماز خود دعايم مي كند هرچه دارم در دو عالم از دعاي مادر است شأن او روز ازل ضرب المثل گرديده است باخبر هستم كه جنت زير پاي مادر است نزد اهل بيت اهل بيت بايد ذبح كرد بچه هايم نذر راه بچه هاي مادر است* مادر اللهي نيم اما شعارم اين بود مي پرستم آن خدايي كه خداي مادر است وعده ي حق است آخر از سلاطين مي شود هركه در ساعات عمر خود گداي مادر است هيچ داني " حيدر " و "مادر " چرا هم قافيه ست ؟؟ در لغت هم شاه مردان مبتلاي مادر است "لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار" فاطميون مطلع باشيد نواي مادر است خانه اي كه مادري در آن نباشد خانه نيست خانه اي خوب است كه در آن صداي مادر است طبع شعر و ذوق و استحسان من از آن اوست كار من هر روز و شب مدح و ثناي مادر است گرچه فرزندي چموشم ليك دارم زمزمه كل دارائي من يك جا فداي مادر است در ازاي خط خطي هايم نمي گيرم صله بهترين پاداش كار من رضاي مادر است * نذر اهل بيت اهل بيت بايد ذبح كرد/بچه هاي ما فداي بچه هاي پنج تن - علي اكبر لطيفيان منبع :http://sael110.ir/ عليرضا خاكساري مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۰۹ |
شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید خودت بگو که مگر چند سال داری تو جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید هزار بار نگفتم نیا به دنبالم میان کوچه دویدن به تو نمی آید فقط بلند مشو چونکه زود می افتی بدون بال پریدن به تو نمی آید تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد نفس بلند کشیدن به تو نمی آید بمان که دخترمان را خودت عروس کنی به آرزو نرسیدن به تو نمی آید چه با دو دست رئوفانه ات، چه با یک دست بباف پیرهنت را، حسین منتظر است
علی اکبر لطیفیان فاطمیه ی ۹۲
منبع : نودو پنج روز باران مربوط به موضوع : اشعار
نویسنده حسن رنجبر در شنبه ۱۳۹۲/۰۱/۱۷ |
طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم Web Template By : Samentheme.ir |
موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
هيات فاطميون (41), فاطميون (29), هيئت فاطميون (24), علي اكبر لطيفيان (20), محرم (16), اشعار (15), هیات فاطمیون (14), هیئت فاطمیون (6), اشعار فاطميه (6), ع (6), علی اکبر لطیفیان (5), فاطمیون مهرآباد (5), فاطميون مهرآباد (5), رحمان نوازني (4), طرح اعلاميه (4), شهادت امام جواد (4), فاطمیون (3), عليرضا خاكساري (3), ذاکر اهل بیت (3), سرود ميلاد (3), داستانهاي كوتاه و مناجاتي (3), ابوالفضل اخوان مرادی (3), مراسم هيات فاطميون (2), شهداي مهرآباد جنوبي (2), ميلاد حضرت علي اكبر (2), شهید عباس حاجیلو (2), ميثم ميرزايي (2), شهادت امام صادق (2), تسليت (2), حسين ايماني (2),
|